free-plan
چهارشنبه 13 تیر 1403 | کاربران آنلاين : 15

زن باهوش و زرنگ

آخرین مطالب:
بخش: داستانهای کوتاه -
زن باهوش و زرنگ

                                            داستان های کوتاه 7 (طنز)

 

یه روز یه زن و مرد ماشینشون تصادف ناجور میکنه هر دو ماشین به شدت داغون میشن.

ولی هر دو نفر سالم میمونن.

وقتی که از ماشین پیاده میشن و صحنه تصادف رو میبینن مرد میگه:

-ببین چیکار کردی خانوم!ماشینم داغون شده!

-اه چه جالب شما یک مرد هستید!

-بله چطور مگه؟

-چقدر عجیب همه چیز داغون شده ولی ما دو نفر سالمیم

-منظورتون چیه؟

-این باید نشونه ای از طرف خدا باشه که اینجوری با هم ملاقات کنیم و اشنا بشیم.

مرد با هیجان زیادی میگه:

-اوه بله کاملا موافقم این حتما نشونه خوبیه.

زن نگاهی به ماشین میکنه و میگه:

-یه معجزه دیگه همه چیز داغون شده ولی این بطری مشروب سالمه این یعنی باید جشن بگیریم

-بله بله حتما همینطوره کاملا موافقم

زن در بطری رو باز میکنه و به طرف مرد تعارف میکنه مرد هم بطری رو تا نصفه سر میکشه و برمیگردونه.

ولی زن در بطری رو میبنده و دوباره برمیگردونه به مرد!مرد با تعجب میگه:

-مگه شما نمینوشین؟؟؟

زن با شیطنت خاصی میگه:

-نه عزیزم فکر کنم الان بهتره منتظر پلیس باشیم!!!!



ارسال شده درتاريخ: 1392/07/09 | نويسنده: VAH!D | نظرات (1)
برچسب ها : ، ، ، ، ، ، ، ، ،

نظرات این مطلب
این نظر توسط هاکان در تاریخ 1392/07/09 و 20:03 دقیقه ارسال شده است

جالب بود آراد جان خسته نباشیشکلکشکلک


کد امنیتی رفرش

پربازدیدترین مطالب:
خبرنامه
براي اطلاع از آپيدت شدن سایت در خبرنامه سایت عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود